این منم

مشکلی در اجرای برنامه یا عملیات درخواستی پیش آمده استممکن است مشکل به دلیل بروز رسانی سایت باشد، لطفا درخواست خود را دقایقی دیگر تکرار کنید.

این منم ...

همه چیز  عالی بود. باور کردنی نبود که آن خونه کوچک حالا قصر من شده بود. برای برگشتن به آنجا خوشحال بودم. بهش احساس تعلق داشتم .راحت بودم و میدانستم امن ترین جای دنیاست. من را رساند و رفت که ماشین را جای بهتری پارک کنه . گشتی دور خودم زدم . کتری روی گاز هنوز جوش نیامده بود.  سعی کردم متوجه تغییرات به وجود آمده از قبل بشوم. شیشه ها را مات کرده بود. چقدر خوب شده بود . انگار از اول مات بودند .  اون پرده ها خیلی خوشگل بودند . اصلا انگار از اول برای آشپزخانه دوخته شده بود. خونه را گرمتر کرده بود. نمیدونم چی شد که نگاهم به آینه افتاد.  اول فکر کردم کثیفه ولی بعد دیدم ای این منم ...ادامه مطلب

شاید بار ها خواسته ام و هر بار به در بسته خورده ام. ولی دیگر بس است. میخواهم بنویسم این این دردهای مزمن را شاید رهایی یابم

اگر همین حالا مهمان بیایید چه کاری مهم است. مسلما پذیرایی و

 جمع آوری کفشها..لباسهای پراکنده.. گردگیری. و البته جارو . الان ساعت 6 و 20 دقیقه عصر است.

 شروع ....
الان ساعت 7 و 30 کارهای اصلی حال تموم شده . سمانه هنوز نیومده. لباسها داره میچرخه...

اگه همین  حالا مهمون بیادا آشپزخونه و دستشویی مهمه ...

پیش بینی میکنم کارهای حال و پذییرایی فردا نیم ساعته تموم بشه .

این منم ...